شاید بزرگترین این مشکلها غرور قدرت کاذب و مخرب و احساس بینیازی از تفکر باشد. وقتی قطار تکنولوژی بیش از هر زمان دیگری سرعت گرفته است و همه چیز به حکم ضرورت در حال دگرگونی سریع است، خاطرها پریشان میشود و مجالی برای فکر کردن نمیماند و در این شرایط، تفکر که با صبر و سکون و آزادی ملازمت دارد دشوارتر میشود. برای فکر کردن باید آرامش و طمأنینه داشت اما اکنون زمان، زمان قحط آرامش است. نویسنده در این دفتر نمیخواسته است سیر اجمالی فلسفه از ابتدا تاکنون را بنویسد، بلکه نظر به مقام فلسفه در تاریخ -و بخصوص در دوران تجدد- داشته و میخواسته است بداند که اکنون چه وضعی دارد و آیندهاش چیست. نویسنده در مقدمه تصریح میکند که اگر نام کتاب را “گفت و گوهایی با سایهام” گذاشتهام از آن روست که حاصل دلمشغولیهایم با فلسفه و پرسیدن مدام از خود و انتظار پر از خلجان گشایش راهی به سوی آن بوده است. پ.ن: کتاب «گفت و گوهایی با سایهام» در سال ۱۴۰۲ در ۳۸۸ صفحه و در ۱۰۰۰ نسخه توسط انتشارات پگاه روزگار نو منتشر شده است.