به گزارش روابط عمومی و اطلاع رسانی فرهنگستان علوم، علیاکبر صالحی دوشنبه پنجم آبان ماه در همایش «مطالعات معاصر ایران» که با حضور استادان و پژوهشگران حوزه ایرانشناسی در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران همراه بود، در آغاز سخنان خود با اشاره به تداوم هویت تاریخی و فرهنگی ایران اظهارکرد: هنگامی سیر تاریخ را نگاه میکنیم، میبینیم که ایران در هر دوره، شکل و شمایل تازهای یافته اما همواره روح و هویت ایرانی خود را حفظ کرده و این پایداری فرهنگی، راز ماندگاری ایران در تاریخ است. وی با تأکید بر ویژگی «مداراجویی» ایرانیان افزود: «ایرانیان در ذات خود مردمی مداراگرند. این سخن از سر تعصب نیست، بلکه واقعیتی تاریخی است که در آثار بزرگانی چون فردوسی، سعدی، حافظ و مولانا نیز بازتاب یافته است. روحیه مداراجوی ایرانیان باعث شده تا در برخورد با فرهنگها و اندیشههای بیگانه، بهجای تقلید، آنها را پالایش و بومی کنند. صالحی در ادامه خاطرنشان کرد: در طول تاریخ، چه هنگام هجوم مغولان و چه در دوران نفوذ فرهنگی غرب، ایرانیان توانستهاند عناصر بیرونی را در قالبی بومی و فرهنگی جذب کنند. نمونه روشن این ظرفیت، نقش ایران در نظاممند کردن و گسترش اسلام است. اسلام هنگام ورود به ایران فاقد ساختار فکری منسجم بود، اما دانشمندان ایرانی آن را پالایش و به جهان معرفی کردند. از تاریخنگاری طبری گرفته تا تدوین نحو و علوم اسلامی، ایران در قالببخشی به این دین نقش بنیادین داشت. صالحی در بخش دیگری از سخنان خود به دیدگاههای اندیشمندانی همچون سیدمحمد بهشتی، ادوارد سعید و جلال آلاحمد اشاره کرد و گفت: برای فهم جایگاه ایران در جهان امروز، باید از آرا و تجربه اندیشمندان بهره گرفت؛ کسانی که توانستهاند ایران را از منظر فرهنگی، تمدنی و فلسفی تحلیل کنند. وی با اشاره به کتاب «ایران کجاست، ایرانی کیست» اثر سیدمحمد بهشتی اظهارکرد: بهشتی معتقد است ایران سرزمینی است که در آن مردم توانستهاند از دل تنوع قومی، زبانی و مذهبی، وحدتی فرهنگی پدید آورند. ایرانیان همواره اهل میانهروی، اعتدال و تعادل بودهاند؛ چه در سیاست، چه در اخلاق و هنر. در سراسر تاریخ، اقوام و ادیان گوناگون در این سرزمین در کنار هم زیستهاند و این نشان از روحیه همزیستی و مدارای فرهنگی ایرانی دارد. پویایی فرهنگی و پالایش تمدنی راز ماندگاری ایران در تاریخ است رئیس بنیاد ایرانشناسی افزود: ایران نه شرق مطلق است و نه غرب مطلق؛ بلکه جهانی میانه است که توانسته میان حکمت شرقی و عقلانیت غربی تعادل برقرار کند. بهشتی تأکید میکند که باید ایران را دوباره بشناسیم، چراکه امروز درک درستی از ایران و ایرانی بودن نداریم و از آیینه غربزدگی به خود مینگریم. صالحی در ادامه به آرای ادوارد سعید، اندیشمند فلسطینیتبار و نویسنده کتاب مشهور شرقشناسی، اشاره کرد و گفت: ادوارد سعید نشان داد که شرقشناسی دانشی بیطرف نیست؛ بلکه ابزاری فرهنگی در خدمت قدرت است. غرب با استفاده از این دانش، شرق را غیرعقلانی، احساسی و عقبمانده معرفی کرده تا راه سلطه را هموار کند. این نکته بسیار مهم است، زیرا نشان میدهد تولید روایت و تصویر تا چه حد در شکلدهی به ذهنیت جهانی نقش دارد. وی افزود: در جهان امروز نیز رسانهها، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی همان نقش شرقشناسی کلاسیک را ایفا میکنند. هرکس بتواند روایتی قانعکننده و هوشمندانه ارائه دهد، ذهنها را در اختیار میگیرد. متأسفانه ما هنوز در مقابله با این هجوم فرهنگی موفق نبودهایم. به گفته رئیس بنیاد ایران شناسی، ادوارد سعید، روشنفکر را کسی میداند که «در برابر قدرت میایستد و با وجدان جهانی میاندیشد، نه با تعصب قومی یا سیاسی» . صالحی در بخش دیگری از سخنرانی خود با اشاره به دیدگاههای جلال آلاحمد درباره غربزدگی تصریح کرد: آلاحمد نخستین کسی بود که بهروشنی از خطر تهیشدن درون جامعه ایرانی از معنا و استقلال سخن گفت. او معتقد بود نفوذ غرب نهتنها فرهنگی، بلکه اقتصادی و روانی است و جامعه شرقی را از درون میفرساید. به باور او، دین و سنت ستونهای اصلی هویت ایرانیاند و بدون آنها، جامعه دچار بیریشگی میشود. وی ادامه داد: دیدگاه آلاحمد هنوز پس از دههها موضوعیت دارد. غربزدگی یعنی از خود بیگانگی؛ یعنی اینکه ما خود را از دریچه نگاه غرب تعریف کنیم. امروز هم خطر نگاه سیاستزده و غربزده به ایران وجود دارد و بازگشت به خودِ فرهنگی و تمدنی ایران از الزامات دوران ماست. پویایی فرهنگی و پالایش تمدنی راز ماندگاری ایران در تاریخ است رئیس بنیاد ملی ایرانشناسی در جمعبندی مباحث نظری خود اظهارکرد:اکنون باید بپرسیم که ایران در جهان امروز و فردا چه نقشی میخواهد ایفا کند؟ آیا تنها میخواهیم تصویر نادرست از خود را اصلاح کنیم یا قصد داریم کنشگری فعال و معناساز در تمدن جهانی باشیم؟ پاسخ صحیح، هر دو است. ما باید با حفظ اصالت فرهنگی، در گفتوگو با جهان حضور مؤثر داشته باشیم. وی تأکید کرد: شناخت ایران باید بر پایه گفتوگو، احترام متقابل و درک واقعیت استوار باشد. ایران یک هویت زنده و پویاست، نه یادگاری از گذشته. فرهنگ ایرانی همان نیرویی است که ملت ما را در طول قرنها از دل بحرانها عبور داده است. صالحی در ادامه با اشاره به انقلاب اسلامی، آن را «ایستگاه تاریخی دیگر در خودنمایی ایران در جهان معاصر» توصیف کرد و گفت: انقلاب اسلامی حرکتی فکری و فرهنگی بود، نه صرفاً سیاسی. در زمانی رخ داد که جهان میان ایدئولوژیهای مادی همچون کمونیسم، کاپیتالیسم و ناسیونالیسم عربی تقسیم شده بود و دین از عرصه عمومی کنار رفته بود. اما انقلاب اسلامی بار دیگر دین را به مرکز توجه جهانی بازگرداند. وی افزود: پس از انقلاب، کرسیهای متعدد دینپژوهی در دانشگاههای غربی تأسیس شد و نگاه به دین، اسلام و ایران تغییر یافت. این نشان میدهد که ایران در دوران معاصر نیز توانسته است نقش فکری و تمدنی خود را بازیابد. رئیس بنیاد ملی ایرانشناسی با تأکید بر ظرفیت تاریخی ملت ایران در «پالایش و بازسازی فرهنگی» یادآور شد: ایران بارها در طول تاریخ از بحرانها عبور کرده است، زیرا ملت آن قدرت پالایش درونی دارند؛ میتوانند اندیشهها را بازسازی و معناهای نو خلق کنند. امروز نیز همین فرایند در حال وقوع است. صالحی در ادامه سخنان خود بیان کرد: ایران را باید همچون ظرفی دانست که مظروف آن فرهنگ، دین و تمدن است. اگر این ظرف نباشد، مظروف نیز جایی برای تجلی نخواهد داشت. حفظ ایران یعنی حفظ بستر فرهنگ و معنویت. ملت ایران با هویتی دیرپا و فرهنگی زنده، همچنان میتواند یکی از کانونهای اصلی تمدن جهانی باشد. وی تأکید کرد: چهلوپنج سال از انقلاب اسلامی گذشته و این زمان در مقیاس ملتها لحظهای بیش نیست. آنچه اهمیت دارد، استمرار اندیشه و پویایی فرهنگی است. ایران بار دیگر میتواند بهعنوان کشوری معناساز، گفتوگومحور و تمدنپرور در جهان معاصر بدرخشد.